loading...
شاید فردایی نباشد
نداکوچولو بازدید : 421 1389/10/13 نظرات (6)

خوش به حال اونائی که به راحتی و بی اعتنا به دغدغه ها دوست می دارند و ازدوست داشتن و دوست داشته شدن لذت مي برند. اينقدر حاشيه ها تو رندگيم زياد شده اند که همه اش به بعد از دوست داشتن می انديشم و مجال لذت بردن از دوست داشتن و دوست داشته شدن رو از خودم و دوستدارم ميگيرم. چاره چيست؟

نداکوچولو بازدید : 301 1389/10/13 نظرات (2)

01) English : I Love You

02) Persian : To ra doost daram

03) Italian : Ti amo

04) German : Ich liebe Dich

05) Turkish : Seni Seviyurum

06) French : Je t'aime

07) Greek : S'ayapo

08) Spanish : Te quiero

09) Hindi : Mai tumase pyre karati hun

10) Arabic : Ana Behibak

11) Iranian : Man doosat daram

12) Japanese : Kimi o ai shiteru

13) Yugoslavian : Ya te volim

14) Korean : Nanun tangshinul sarang hamnida

15) Russian : Ya vas liubliu

16) Romanian : Te iu besc

17) Vietnamese : Em ye^ Ha eh bak

18) Syrian/lebanese : Bhebbek

19) Swiss-German : Ch'ha di ga"rn

20) Swedish : Jag a"Iskar dig

21) Africans : Ek het jou li ...

نداکوچولو بازدید : 871 1389/10/13 نظرات (0)

باز باران بی ترانه ....

باز باران با تمام بی کسی های شبانه

 می خورد بر مرد تنها می چکد بر فرش خانه

باز می آید صدای چک چک غم

 باز ماتم ...

من به پشت شیشه تنهایی افتاده نمی دانم ، نمی فهمم

کجای قطره های بی کسی زیباست....

نمی فهمم چرا مردم نمی فهمند

که آن کودک که زیر ضربه شلاق باران سخت می لرزد

کجای ذلتش زیباست ...

نمی فهمم کجای اشک یک بابا

 که سقفی از گِل و آهن به زور چکمه باران

 به روی همسرو پروانه های مرده اش آرام باریده ؟؟؟

کجایش بوی عشق و عاشقی دارد ....

نمی دانم نمی دانم چرا مردم نمی دانند

که باران عشق تنها نیست

صدای ممتدش در امتداد رنج این دلهاست

کجای مرگ ما زیباست ...نمی فهمم ....

یاد آرم روز باران را یاد آرم

 مادرم در کنج باران مرد کودکی ده ساله بودم

می دویدم زیر باران ، از برای نان ...

مادرم افتاد...مادرم در کوچه های پست شهر آرام جان می داد

 فقط من بودم و باران و گِل های خیابان بود.. .

نمی دانم...

کجــــای این لجـــــن زیباست....

بشنو از من کودک من

پیش چشم مرد فردا

که باران هست زیبا از برای مردم زیبای بالا دست...

و آن باران که عشق دارد

فقط جاریست برای عاشقان مست

و باران من و تو درد و غم دارد خدا هم خوب می داند که این عدل زمینی ،عدل کم دارد

نداکوچولو بازدید : 300 1389/10/13 نظرات (0)

ای کاش می شد فهمید در دل آسمان چه می گذرد که امشب با ناله

ای بغض آلود بر دیار این دل خسته اشک می ریزد

 

نداکوچولو بازدید : 313 1389/10/09 نظرات (0)

     مردي كه همسرش را از دست داده بود ، دختر سه ساله اش را بسيار دوست مي
        داشت . دخترك به بيماري سختي مبتلا شد ، پدر به هر دري زد تا كودك سلامتي
        اش را دوباره به دست آورد ، هرچه پول داشت براي درمان او خرج كرد ولي
        بيماري جان دخترك را گرفت و او مرد .
        پدر در خانه اش را بست و گوشه گير شد . با هيچكس صحبت نمي كرد و سركار نمي
        رفت . دوستان و آشنايانش خيلي سعي كردند تا او را به زندگي عادي برگردانند
        ولي موفق نشدند .
        شبي پدر روياي عجيبي ديد . ديد كه در بهشت است و صف منظمي از فرشتگان كوچك
        در جاده اي طلايي به سوي كاخي مجلل در حركت هستند .
        هر فرشته شمعي در دست داشت و شمع همه فرشتگان بجز يكي روشن بود . مرد وقتي
        جلوتر رفت و ديد كه فرشته اي كه شمعش خاموش است ، همان دختر خودش است . پدر
        فرشته غمگينش را در آغوش گرفت و او را نوازش داد ، از او پرسيد : دلبندم ،
        چرا غمگيني ؟ چرا شمع تو خاموش است ؟
        دخترك به پدرش گفت : بابا جان ، هر وقت شمع من روشن مي شود ، اشكهاي تو آن
        را خاموش مي كند و هر وقت تو دلتنگ مي شوي ، من هم غمگين مي شوم .
        پدر در حالي كه اشك در چشمانش حلقه زده بود ، از خواب پريد .

     

نداکوچولو بازدید : 225 1389/10/09 نظرات (0)

          مرد جوان مسيحي كه مربي شنا و دارنده چندين مدال المپيك بود ، به خدا
          اعتقادي نداشت. او چيزهايي را كه درباره خدا و مذهب مي شنيد مسخره ميكرد.
          شبي مرد جوان به استخر سرپوشيده آموزشگاهش رفت. چراغ خاموش بود ولي ماه
          روشن بود و همين براي شنا كافي بود.
          مرد جوان به بالاترين نقطه تخته شنا رفت و دستانش را باز كرد تا درون
          استخر شيرجه برود.
          ناگهان، سايه بدنش را همچون صليبي روي ديوار مشاهده كرد. احساس عجيبي
          تمام وجودش را فرا گرفت. از پله ها پايين آمد و به سمت كليد برق رفت و
          چراغ را روشن كرد.
          آب استخر براي تعمير خالي شده بود

نداکوچولو بازدید : 271 1389/10/09 نظرات (1)

خطاها همیشه در همسایگی حقیقت زندگی می کنند.به همین دلیل فریبمان می دهند.

                                           **************

تجربیات یک انسان شکست خورده با ارزش تر از موفقیت های یک انسان بی تجربست.

                                          ***************

قطعاً خاک و کود لازم است تا گل سرخ بروید. اما گل سرخ نه خاک است و نه کود.

 

سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.

                                         ***************

آنانکه می دانند رنج می برند و آنانکه نمی دانند به دیگران رنج می دهند .

                                         ***************

وقتی به آفتاب پشت می کنی، چیزی جز سایه خودت نمی بینی .

 

بقیه در ادامه مطلب....

 

 

نداکوچولو بازدید : 197 1389/10/09 نظرات (0)

مردی نزد روانپزشک رفت و از غم بزرگی که در دل داشت برای دکتر تعریف کرد

دکتر گفت به فلان سیرک برو . آنجا دلقکی هست

اینقدر می خنداندت تا غمت یادت برود

مرد لبخند تلخی زد و گفت : من همان دلقکم . . .

 

نداکوچولو بازدید : 186 1389/10/09 نظرات (0)

انسان چیست ؟

شنبه: به دنیا می آید.

یکشنبه: راه می رود.

دوشنبه: عاشق می شود.

سه شنبه: شکست می خورد.

چهارشنبه: ازدواج می کند.

پنج شنبه: به بستر بیماری می افتد.

جمعه: می میرد.

نداکوچولو بازدید : 304 1389/10/09 نظرات (0)

 

مطالب بامزه !

مامان
- بعله ؟
- من می خوام به دنیا بیام …
- باشه .
- مامان
- بعله ؟
- من شیر می خوام
- باشه
- مامان
- بعله ؟
- من جیش دارم
- خب
- مامان
- بعله ؟
- من سوپ خرچنگ می خوام
- چشم
- مامان
- بعله ؟
- من ازون لباس خلبانیا می خوام
- باشه
- مامان
- بعله؟
- من بوس می خوام
- قربونت بشم
- مامان
- جونم ؟
- من شوکولات آناناسی می خوام
- باشه
- مامان
- بعله ؟
- من دوست می خوام
- خب
- مامان
- بعله ؟
- من یه خط موبایل می خوام با گوشی سونی
- چشم
- مامان
- بعله ؟
- من یه مهمونی باحال می خوام
- باشه عزیزم
- مامان
- بعله ؟
- من زن می خوام
- باشه عزیز دلم
- مامان
- بعله ؟
- من دیگه زن نمی خوام
- اوا … باشه
- مامان
- .. بعله
- من کوفته تبریزی می خوام
- چشم
- مامان
- بعله ؟
- من بغل می خوام
- بیا عزیزم
- مامان
- بعله ؟
- مامان
- بعله
- مامان
- … جونم ؟
- مامان حالت خوبه
- آره
- مامان ؟
- چی می خوای عزیزم
- تو رو می خوام .. خیلی
- …

***

- بابا
- بعله ؟
- من می خوام به دنیا بیام
- به من چه بچه .. به مامانت بگو
- بابا
- هان؟
- من شیر می خوام
- لا اله الا الله
- بابا
- چته ؟
- من ازون ماشین کوکی های قرمز می خوام
- آروم بگیر بچه
- بابا
- اههههه
- من پول می خوام
- چی ؟؟؟؟ !!!
- بابا
- اوهوم ؟
- منو می بری پارک ؟
- من ماشینمو نمی برم تو پارک تو رو ببرم ؟
- بابا
- هان ؟
- من زن می خوام
- ای بچه پررو .. دهنت بو شیر می ده هنوز
- بابا
- ….
- من جیش دارم
- پوففف
- بابا
- درد
- من زن نمی خوام
- به درک
- بابا
- بلا
- تقصیر تو بود که من به دنیا اومدم یا مامان
- تقصیر عمه ات
- بابا
- زهرمار
- من یه اتاق شخصی می خوام
- بشین بچه
- بابا
- مرض
- منو دوس داری
- ها ؟
- بابا
- …
- بابا
- خررر پفففف
- بابا
- خفه
- بابا
- دیگه چته ؟
- من مامانمو می خوام
- از اول همینو بگو … جونت در بیاد

 

نداکوچولو بازدید : 174 1389/10/07 نظرات (0)

اول از همه برایت آرزومندم که عاشق شوی

و اگر هستی، کسی هم به تو عشق بورزد

و اگر اینگونه نیست، تنهائیت کوتاه باشد

و پس از تنهائیت، نفرت از کسی نیابی

آرزومندم که اینگونه پیش نیاید، اما اگر پیش آمد

بدانی چگونه به دور از ناامیدی زندگی کني



برایت همچنان آرزو دارم دوستانی داشته باشی

از جمله دوستان بد و ناپایدار

برخی نادوست، و برخی دوستدار

که دست کم یکی در میانشان

بی تردید مورد اعتمادت باشد.



و چون زندگی بدین گونه است

برایت آرزومندم که دشمن نیز داشته باشی

نه کم و نه زیاد، درست به اندازه

تا گاهی باورهایت را مورد پرسش قرار دهد

که دست کم یکی از آنها اعتراضش به حق باشد

تا که زیاده به خودت غرّه نشوی.



و نیز آرزومندم مفیدِ فایده باشی

نه خیلی غیرضروری

تا در لحظات سخت

وقتی دیگر چیزی باقی نمانده است

همین مفید بودن کافی باشد تا تو را سرِ پا نگهدارد.



همچنین، برایت آرزومندم صبور باشی

نه با کسانی که اشتباهات کوچک میکنند

چون این کارِ ساده ای است

بلکه با کسانی که اشتباهات بزرگ و جبران ناپذیر میکنند

و با کاربرد درست صبوری ات برای دیگران نمونه شوی.



و امیدوام اگر جوان كه هستی

خیلی به تعجیل، رسیده نشوی

و اگر رسیده ای، به جوان نمائی اصرار نورزی

و اگر پیری، تسلیم ناامیدی نشوی

چرا که هر سنّی خوشی و ناخوشی خودش را دارد

و لازم است بگذاریم در ما جریان یابند.



امیدوارم سگي را نوازش کنی

به پرنده ای دانه بدهی، و به آواز یک سَهره گوش کنی

وقتی که آوای سحرگاهیش را سر می دهد

چرا که به این طریق

احساس زیبائی خواهی یافت، به رایگان.



امیدوارم که دانه ای هم بر خاک بفشانی

هرچند خُرد بوده باشد

و با روئیدنش همراه شوی

تا دریابی چقدر زندگی در یک درخت وجود دارد.



بعلاوه، آرزومندم پول داشته باشی

زیرا در عمل به آن نیازمندی

و برای اینکه سالی یک بار

پولت را جلو رویت بگذاری و بگوئی: این مالِ من است.

فقط برای اینکه روشن کنی کدامتان ارباب دیگری است!



و در پایان، اگر مرد باشی، آرزومندم زن خوبی داشته باشی

و اگر زنی، شوهر خوبی داشته باشی

که اگر فردا خسته باشید، یا پس فردا شادمان

باز هم از عشق حرف برانید تا از نو بیاغازید.

 

 

اگر همه ي اينها که گفتم فراهم شد
ديگر چيزي ندارم برايت آرزو کنم!

 

نداکوچولو بازدید : 198 1389/10/07 نظرات (2)

* جهان هر كس به اندازه وسعت فكر اوست.

 

 *بیاموزیم که اگر ستاره نیستیم، ابر هم نباشیم که جلو درخشش ستاره ها را بگیریم.

 

* جايي در پشت ذهنت به خاطربسپار که اثر انگشت خداوند بر همه چيز هست

 

*اگر تنها ترین تنهایان شوم باز هم خدا هست او جانشین تمام نداشتنهای من است.

 

*زنده بودن را به بیداری بگذرانیم که سالها به اجبار خواهیم خفت.

 

* اول از همه، ديگران را به ياد بياور و آخر از همه، خود را فراموش کن.

 

* آنچه رخ داده است را بايد پذيرفت، اما آنچه رخ نداده را مي توان به ميل خود ساخت.

 

* بیشتر کسانی موفق شده اند که کمتر تعریف شنیده اند

 

* تغييري را كه آرزو داريم در ديگران ببينيم، ابتدا بايد در خود ايجاد كنيم.

 

درباره ما
Profile Pic
سلام دوستان امیدوارم با بازدید از وبلاگم لذت ببرید. تو این وبلاگ میخوام چیزای جالب بنویسم و همه بتونن استفاده کنن.مرسی
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 19
  • کل نظرات : 15
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 0
  • آی پی دیروز : 14
  • بازدید امروز : 1
  • باردید دیروز : 11
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 13
  • بازدید ماه : 13
  • بازدید سال : 63
  • بازدید کلی : 13,387